مصاحبه اختصاصی با مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری شهید روحی
پیشرفت همراه با کتاب و کتابخوانی
اینجا روح کتاب و کتابخوانی از لابهلای صفحات کتاب فراتر رفته و آمیخته به برکت نام شهید «ابراهیم روحی» است؛ جایی که سالها پیش نوجوانان پرشور محله شهید مطهری از پا زدن به توپ فوتبال، گذر کردند و برای این مرز و بوم در زمینِ فرهنگ و کتاب دستاورد و پیروزی به ارمغان آوردند. صحبت از «موسسه و کانون فرهنگی شهید روحی» است که در کنار سایر فعالیتهای فرهنگی، محور اصلی اش اشاعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی است. این مجموعه پیشرفت را در کتاب می بیند؛ کتاب هایی که اگر ندارید و می خواهید رو به جلو حرکت کنید باید سری به این تشکل مردم نهاد بزنید که با دستهای کتاب، باور توانمندی را در ذهن همه افراد به ویژه نوجوانان رنگ آمیزی می کند. اینجا مکانی است که در مسجد اعتکاف کردهاند تا پرچم علم و فرهنگ را زیر سایه نام سیدالشهدا (ع) و خاندانش بر بالهای علم و دانش سرافراز نگاه دارند؛ جایی که در بسترش عاشقانه کتاب خواندن را می آموزید و خالصانه دست های مردم را در دستِ یار مهربانی می گذارد که جز خیر و نیکی چیز دیگری برای شما به ارمغان ندارد؛ این اقدام خالصانه و عمل خیرخواهانه اعضای کانون فرهنگی شهید روحی است که در این شماره از «مردم نهاد» روایتی از فعالیتهای خاص آنها خواهیم داشت.
فعالیت به نام یک شهید، زیر پرچم سالار شهیدان (ع)
ذهنش را گره زده به چند سال پیش؛ سالهای دوری که شور و شوق نوجوانی اش او را از کوچه پس کوچه های مسیر سخت عبور داده تا پشت همین میز بنشیند، میزی که رسالتش در زندگی را گره زده به خدمت به خلق، آن هم با کتاب. همانطور که چشمهایش دارد تصاویر گذشته را مرور میکند، می گوید: «از جمع بچههای نوجوان محله مطهری شمالی این مجموعه تشکیل شد. بچه های محل ابتدا یک تیم فوتبال در سطح محله تشکیل دادند و از سال ۱۳۸۲ این تیم فوتبال تبدیل به یک جلسه مذهبی شد و اسم جلسات قرآن ما «فداییان سیدالشهدا (ع)» نام داشت. در واقع، با تشکیل جلسات قرآن، شروع فعالیتهای ما به نام کانون شکل گرفت. دفتری در منزل پدری خودم برای مجموعه ایجاد کردم. کم کم والدین بچه های محله خانهای را در اختیار ما قرار دادند و تا سال ۱۳۸۴ آنجا فعالیت داشتیم. تقریبا در مکان جدیدی که والدین به ما دادند، تابلوی کانون را هم با عنوان «کانون فرهنگی هنری شهید روحی» نصب کردیم. من پسرعموی شهید «ابراهیم روحی گل خطمی» هستم. شهید روحی در ۲۰ سالگی در عملیات شهر بستان به شهادت رسید و در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.»
اینها روایت علی اکبر روحی گل خطمی درباره چگونگی شکل گیری این مجموعه است. مدیر جوان و دهه شصتی «موسسه و کانون فرهنگی شهید روحی»، با ایدههای نو و خلاقانه مهمان شماره جدید صفحه «مردم نهاد» روزنامه خراسان است. روحی گل خطمی همچنین به عنوان نویسنده تاکنون پنج جلد کتاب به چاپ رسانده است؛ کتاب «تلاش ماندگار۱» در سال ۱۳۹۷، کتاب «تلاش ماندگار ۲» در سال ۱۴۰۰، کتاب «در امتداد عاشورا» در سال ۱۳۹۸، کتاب «مدیریت غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان» در سال ۱۳۹۹ و کتاب «تلاش ماندگار ۳» که به تازگی رونمایی شده است.
روحی گل خطمی همان طور که با یک لیوان چای داغ در این پاییز سرد پذیرای ماست، درباره شروع چگونگی شکلگیری این مجموعه می گوید: «کانون با شروع کار خود تبدیل شد به محل فعالیت های هنری، ورزشی و فرهنگی در محله، یک سازمان مردم نهاد که فقط مجوز سازمان تبلیغات را داشت. پس از آن هیئت امنای مسجد پیشنهاد دادند که فعالیت های خود را داخل مسجد بیاوریم و از سال ۱۳۸۴ وارد مسجد زینبیه شدیم. از سال ۱۳۸۶ با حضور مشاورانی مانند سیدعبدا... ارجایی، حجت الاسلام سبزیان و... کار تخصصی کتاب را آغاز کردیم. برای اولین بار به ما فرصتی داده شد تا مسابقه کتابخوانی را برای شهرداری انجام دهیم. آن موقع در کانون تلفن نداشتیم و تلفن منزل خود را دادیم، به طوریکه دبیرخانه ای شده بودیم که در خانه تلفن جواب میدادیم. اختتامیه این مراسم را هم در فرهنگسرای غدیر گرفتیم. این اولین پروژه بزرگی بود که انجام دادیم. جلسه که تمام شد مشاوران به ما گفتند که دیدید شما توانستید! درست همان جا بود که به این باور رسیدیم که می شود کارهای بزرگ انجام داد و به جوان و نوجوان اعتماد کرد. ناگفته نماند که تیم فوتبال ما همان سال در جام غدیر آستان قدس برتر شد؛ یعنی فعالیتهای دیگر ما همچنان ادامه داشت.» از او درباره چگونگی و نحوه عضوگیری در کانون سوال می کنم که پاسخ می دهد: «برای این موضوع دو مسیر داریم؛ یکی با ورود به مسجد است که طرح تابستانه می گذاریم و برای افراد برنامه و کلاس برگزار می کنیم. کلاس ها برای بچه های دبستان شامل نقاشی، خط تحریری، مهارت های مطالعه و... است که رایگان برگزار می شود و فقط ۵۰ هزار تومان برای پذیرایی از آنها دریافت میکنیم. برای بچه های متوسطه هم نواخوانی قرآن، کلاس کامپیوتر، تئاتر، سرود و... برگزار میکنیم. بچه های بزرگتر نیز وارد هیئت می شوند. روش دوم هم که عضویت مردم از طریق سامانه است. سامانه ای داریم به نام مرکز مسابقات کتابخوانی که از سراسر کشور ۴۰ هزار نفر در این سامانه عضو داریم.»
از ابتدای صحبتم با روحی گل خطمی کنجکاوی ام درباره دلیل نامگذاری این مجموعه از دایره ذهنم متوقف نمی شود، طوریکه یک باره میان صحبت هایش می دوم و از او درباره دلیل نامگذاری این مجموعه سوال میکنم. میگوید: «پدر شهید روحی خیلی انسان خیری بود و در فرایند انجام کارها به ما کمک میکرد، مثلا لباس های فوتبال ما را خریداری میکرد و حمایت مادی و معنوی میکردند. از طرفی، به پیشنهاد برادر بزرگم اسم کانون را به نام اسم شهید انتخاب کردم که وزن معنوی این مجموعه بیشتر باشد. برکت نام یک شهید در این مسیر به ما کمک کرده است. از سال ۱۳۹۶ مستند شهید را با عنوان «زندگی» تولید کردیم، اما در زمان آماده شدن مستند که فکر میکنم سال ۱۳۹۹ بود، مادر شهید در قید حیات نبود. این مجموعه توسط اعضای خودمان تولید شد و از صداوسیما پخش شد.» او لحظه ای به فکر فرو می رود، طوریکه سکوت در فضا طنین انداز میشود. سپس آهی می کشد و می گوید: اگر اسم مجموعه چیز دیگر غیر از نام شهید بود، ما امروز اینجا نبودیم...
۴۰ هزار عضو افتخاری کانون شهید روحی در کشور
«من کتاب را یار مهربان و دوست خودم میدانم که باید باعث رشد همدیگر شویم. به دیگران هم اکثرا کتاب می دهم حتی ماشین من را با عنوان ماشین کتاب می شناسند چون صندوق عقب پر از کتاب است» اینها را با لبخند رضایت درباره حسش نسبت به کتاب می گوید، سپس ادامه می دهد: «پیوند بین ۴ عنصر فعال جامعه یعنی خانواده، مدرسه، مسجد و کتابخانه آرزوی من است. در تمام پیوست هایم این کار را مد نظر دارم. وقتی طرح خوب داشته باشیم با یک اردو و برنامه جذاب نوجوان را جذب مسجد میکنیم.» مدیر مجموعه «کانون فرهنگی هنری شهید روحی» درباره اقدامات این مجموعه می گوید: سال ۱۳۸۶ شروع سلسله مسابقات کتابخوانی ما بود. سال ۱۳۸۸ اعضای خودمان اولین سامانه اینترنتی برگزاری مسابقات کتابخوانی را نوشتند که فکر میکنم در کشور اول یا دوم شد. امروز بیش از صد مسابقه کتابخوانی را طراحی کردیم. در کتابخانه داخلی در مسجد بیش از ۱۰ هزار جلد کتاب داریم که وابسته به آستان قدس است. در فضای داخلی کانون نیز ۱۰۰۰ جلد کتاب داریم که در دسترس اعضای خودمان قرار دارد. کتابهای پی دی اف در سایت هم داریم که برای صد مسابقه ای که برگزار کردیم، ۶۰ کتاب پی دی اف در اختیار قرار دادیم. همچنین مجموعه ما در داخل مجموعه حدود ۱۰۰ نفر عضو فعال در مسجد و بیش از ۴۰ هزار عضو افتخاری فعال در سراسر کشور در حوزه کتابخوانی دارد.
مرکز مجازی مسابقات کتابخوانی
صحبتهایش را با ذوق بیشتری ادامه میدهد و میگوید: «پیشرفت همراه با کتاب؛ اگر می خواهید قدمی رو به جلو بردارید، اما کتاب ندارید از اینجا شروع کنید» این شعار ماست. روحی گل خطمی ادامه می دهد: از ابتدای تشکیل مجموعه مسابقات متعددی را برگزار کردیم که از مهم ترین آنها میتوان به مسابقه داستان هایی از زندگانی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) در سال ۱۳۸۶، مسابقه «وحدت، نسیم رحمت در سال ۱۳۸۷، مسابقه «پیمانه» در سال ۱۳۸۸ و... اشاره کرد. صحبت هایمان به اینجا که رسید، یک باره می گوید: آها! کارهای دیگر ما که به جمع بندی رسید ایستگاه های پیک مهر بود که در سال ۱۳۹۲ کلید خورد. مردم موقع انتظار در ایستگاه های قطار، مطب ها و درمانگاه ها فرصتی دارند، برای استفاده از این زمان ما ۵۰ ایستگاه مطالعه را به ویژه در مطب ها در سطح استان قرار دادیم. اولین کتابخانه سیار روستایی را با همکاری نهاد کتابخانهها در روستاهای حاشیه شهر مشهد اجرا کردیم که تاکنون فکر میکنم ۲۰۰ کتابخانه سیار شده باشد که شروعش با اقدام ما در سال ۱۳۹۲ بود. سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ کلیه کتابخانه های شبستان روستایی استان را با یک پیکان تاکسی بازدید و اینها را ارزیابی و سطح بندی کردیم و برای سازمان تبلیغات آموزش دادیم، برنامه ابتکاری به نام «جنگ کتاب» داشتیم که عروسک گردانی عمو توانا با هدهد خوش خبر است که در سال ۱۳۹۴ شروع شد و تاکنون ۱۲۰ اجرا داشته است. او ادامه می دهد: جامی را به نام باشگاه کتابخوانان مشهد طراحی کردیم که از زمان کرونا استارت خورد اما در سال ۱۴۰۱ عملیاتی شد. امسال دومین رویدادش را با فعال کردن بخش ویژه کودک و نوجوان طراحی کردیم. از روحی گل خطمی درباره افتخارات این مجموعه سوال میکنم که می گوید: سال ۱۳۸۸ در جشنواره اتفاق مقام برتر استان، سال ۱۳۹۲ در جشنواره فرهنگی مقام برتر در سطح استان، سال ۱۳۹۶ مقام برتر در جشنواره آسمانی های ستاد عالی کانون مساجد در سطح کشور، سال ۱۳۹۸ مقام برتر در جشنواره مروجان کتابخوانی در سطح کشور را کسب کردیم. همچنین سال ۱۴۰۰ در جشنواره مهرواره شایسته تقدیر شدیم. هفته کتاب امسال نیز مورد تقدیر استاندار و مسئولان استانی قرار گرفتیم.
فرهنگسازی با کتاب
دلش میخواهد مسیر سختی که خودش آن را در نوجوانی طی کرده، برای نوجوانان دیگر هموار کند، دوست دارد با صدای بلند قاب توانمندی های نوجوانان را در معرض عموم بگذارد و با افتخار از خلق حماسه بزرگ به دست توانمند آنها رونمایی کند. مدیر مجموعه «کانون فرهنگی هنری شهید روحی» در این باره میگوید: «به نوجوان بیشتر اهمیت بدهید. نوجوانان زیادی در این شهر هستند که خیلی بهتر از من بوده اند، اما هیچ موقع دیده نشده اند. از سختی های کارم این بود که برای جلو بردن مسئله ای باید تلاش زیادی میکردم. میخواهم به نوجوانان بگویم که باید پشتکار داشته باشند چون دیده نشدن و توجه نکردن و... زیاد است، به نقطهای می رسید که به عنوان یک نوجوان باید از مدیر پیگیری کنید. جایی بود که من به عنوان نوجوان برای گرفتن بودجه با هیئت مدیره بانک بحث و گفتوگو میکردم. در ۱۵ سالگی از مدرسه خارج میشدم و اولین چکم را برای جایزه، از شهرداری گرفتم. هدف و اعتماد به نفس مهم است. از نوجوانان میخواهم که به خودشان اعتماد داشته باشند و بگویند که من میتوانم. شاید باورتان نشود به عنوان یک نوجوان چه اتفاقاتی را در شهر رقم زدم.» درباره جریان سازی هایی که تاکنون رقم زده، سوال میکنم. او در این باره می گوید: از هر کس درباره من سوال کنید، اولین تصویری که به ذهنش خطور میکند کتاب و کتابخوانی است. من را با این نام میشناسند و این یعنی جریان سازی. ما هیچ موقع ارتباط مان را با مردم قطع نکردیم و مردم را صاحب فعالیت های خودمان دانستیم. یعنی اگر پول نداشتیم و جایزه را دیر دادیم از آنها عذرخواهی کردیم. همچنین جریان مسابقات کتابخوانی را در ذهن مسئولان قرار دادیم که میشود با برگزاری مسابقات کتابخوانی به فرهنگ سازی دست زد. او در ادامه می گوید: مسابقات متعددی برای تبیین بیانات مقام معظم رهبری برگزار کردیم. مسابقه سال گذشته با عنوان «دیار دلیران» درباره قوم کرد بود که درآن به بازخوانی بیانات رهبری درباره اقوام کرد پرداختیم و از کردستان هم مردم شرکت کردند. فایده این کار این بود که تاکید کنیم شما جزو تمامیت ارضی ما هستید و این وسط برخی اختلاف افکنی نکنند. کمی سکوت می کند، و به فکر فرو می رود. انگار که در ذهنش دارد به روحِ یک تدبیرِ بزرگ جان می دهد. آهنگِ کلامتش فضای سکوت را در هم می شکند و ادامه می دهد: یکی از کارهایی که درحال انجام هستیم در حوزه جمعیتی است. در این زمینه چهار کار بزرگ و نشستهای تخصصی علمی داشتیم. ما تلفیق خانواده، کتاب و جمعیت را داریم انجام می دهیم و کتاب را رها نکرده ایم. مسابقه ملی مادرانه را اواخر ۱۴۰۰ انجام دادیم. مسابقه «سهم من از جوانی ایران» را از کتاب هفت خوان خیالی در اردیبهشت امسال انجام دادیم. بعد از آن مسابقه ملی کتابخوانی دوجان را طراحی کردیم که ۲۰ روایت بارداری است. درحال حاضر هم مسابقه ای به نام «سهم من از جوانی ایران ۲» و کتاب «مامان بابا من غول نیستم». روحی گل خطمی ادامه می دهد: تقریباً مرجع این مسابقات و برگزاری نشست های علمی با موضوع جمعیت در سطح کشور شده ایم.
زندگی به سبک روح الله
کسی چه میدانست که قداست زندگی مردی از دیار دلها چنان در ژرفای نسل جوان ریشه بدواند که در شکوهِ لحظه هایشان از او یاد کنند و راهِ حق او را پیشه خود سازند؛ آری، صحبت از ساده زیستی امام خمینی(ره) است که کتاب زندگیاش به قلم حجت الاسلام سبزیان، مدیرکل کتابخانه های استان و یکی از مشاوران و اعضای این مجموعه نگاشته و تولید آن نگین افتخارات این مجموعه شد، طوریکه جلد کتاب «زندگی به سبک روح الله» شد کارت دعوت عروسی برخی از زوجهای جوان.
همانطور که لبخند میزند، چشمهایش سوی چارچوب پنجرهای می رود که انگار آن سوی پنجره خاطرهای در بیرون را نظاره می کند؛ خاطرهای که دالان میزند تا ذهنش از زمان حال و تعلقاتش بگریزد و به گذشته پیوند بخورد. روحی گل خطمی جزئیات این ماجرا را این گونه روایت می کند: «یکی از دوستان نویسنده ما، آقای سبزیان است که کتابی را به نام «زندگی به سبک روح ا...» به رشته تحریر درآورد و کارهای اجرایی آن را موسسه ما به عهده داشت. این کتاب در سطح کشور به نیم میلیون چاپ رسید. بازخوردهای زیادی از این کتاب داشتیم، طوری که این کتاب را زوج ها از ما خریداری میکردند و شده بود کارت عروسی افراد. حتی کارت عروسی خودم هم همین کتاب بود. این کتاب زندگی ساده امام است و ادبیاتی بسیار زیبا دارد. در واقع، از خاطرات خوب من بازخورد مخاطبان ما نسبت به این کتاب بود.» صحبت هایش به اینجا که می رسد نفس عمیقی می کشد و ادامه میدهد: «من خاطرات خوب این چنینی در این مجموعه زیاد دارم.» مگر می شود با کتاب دوستی کرد و چیزی جز حس ناب لحظه ها به ارمغان نیاورد؟ روح و ذهن را لابهلای صفحاتش به امانت نگه می دارد تا از نقطه ای که ایستاده ای جوانه زدن و شکفتن را آغاز کنی. خاطراتش از همدمی با کتاب در ذهن حلاوت و شرینی خاصی ایجاد میکند. کمی از فنجان چایی که تقریبا سرد شده، می نوشم و گوشِ جان به ادامه صحبت هایش می سپارم. روحی گل خطمی می گوید: سال ۱۳۹۲ با پیکان تاکسی برای کتابخانه های روستایی میرفتیم. برای ما جالب بود که حتی در جاهایی که تلفن آنتن نمیداد، در افراد این مناطق حس کتابخوانی وجود داشت و این موضوع به ما انگیزه می داد. یکی از مربیان ما در کانون اصلاح و تربیت و در جلسات زندان حضور پیدا می کرد، یکی از زندانیان به او گفته بود اگر زودتر با کتاب آشنا میشدم، الان جای من در زندان نبود!
برای عضویت در کانال ایتا و دریافت اطلاعات بیشتر کلیک کنید:
بدون دیدگاه